-
تولدت مبارک فرناز
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1392 10:26
تولدت مبارک فرناز
-
حرف دل...
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1392 16:57
عجـــــــــایب هشت گانہ اَند... آغــــــــوشِ "تـــــــــو" هیچ بُعـــــــدی ندارد .. واردش کــــــــــہ شوی ، زمــــــان بی معنــــــــا میشـود... بی آنکـہ نفـــــس بکشی روحـــــــــــَت تآزه می شود .. چــرا آدمـــا نمیـــدونن بعضــــــــی وقتهــــا خـــــداحافـــــظ یعنـــــــی : "...
-
بامزه...
پنجشنبه 7 شهریورماه سال 1392 16:18
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بى وفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟ نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر مى خواستی, حالا چرا؟ عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟ نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟ ای شب هجران که یک دم در...
-
حرف دل...
جمعه 28 تیرماه سال 1392 02:25
میگویـــند پرخاشگــر شده ام ! نه ! فقط هر کــس که لحظه ای یاد تو را از ذهــنم بگیرد حتــی با یکـــ عطسه ی معمولــی نمی خواهـــم سر به تنش بــاشد . . ! میگوینــد خوابــــ ندارم ! نه ! فقط منتظر توام . . . میترســم چشم روی هم بگذارم و بیــایی . . . چیزیــم نیست ! موسیقــی آرام گوش میدهــم ! اصلا اتفــاق عجیبی نیفتــاده...
-
شعر عاشقانه...
دوشنبه 24 تیرماه سال 1392 06:03
آنکه سادگیش را مسخره می کنیم عشقش را کوچک می پنداریم ظاهرش را سر تا پا ایراد می بینیم در همین نزدیکیها، در همین دنیا فرشته ی آرزوی صدها نفر است که حاضرند زندگیشان را بدهند تا عشق را با او تجربه کنند !!! *************** عـآشق هم شدی مثل زُلیخا سِمج باش آنقدر رسوا بـازی در بیاور ... تـا " خــُدا " خودش پـا در...
-
همــــیشـه...
جمعه 21 تیرماه سال 1392 10:52
همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی وقتـــی بغــــض میکـــُنی وقتـــی دآغونــــی وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی : "بیخـــیال" ************** چــِــقــَـدر بـــــآیــَـد بــُــگـــَـذَرَد ؟؟؟ تـــــآ مــَـنــــ دَر...
-
گـــاهی بایـــد...
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1392 18:48
گـــاهی بایـــد بعضی احساسهــــا رو بـــذاری تـــو خونـــه سالمنــدان دلتــــــــ اینقـــدر بهـــش بی توجهـــی کنــی تـــا بمیــــــرن ! ********** تمام شد … مــن به عـقد غم ها در آمدم … خیلی دیـر آمـدی ! ******** روزی می رسد که در خیال خود جای خالی ام را حس کنی ! در دلت با بغض بگویی کاش اینجا بود ... اما من دیگر به...
-
بخواب آرام ای عشقم ...
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 16:10
بخواب آرام ای عشقم که من بیدار بیدارم فراقت تا سحر هر دم کند بیمار بیمارم بخواب آرام جان من کنارت بودم و هستم بخواب آرام من امشب چو هر شب سخت هوشیارم تمام هستی ام خوابی ، برایت شعر می گویم بخواب آرام تا فردا که من مشتاق دیدارم میان سینه ام بغضی دل من گریه می خواهد ز ترس بودن بی تو ، ز فکرش نیز بیزارم دلم تنگ است می...
-
گل هایش
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 08:19
گل هایش توی دستش بود نشسته بود لب جدول رفتم نشستم کنارش گفتم:برای چی نمیری گلهایت را بفروشی؟ گفت:بفروشم که چی؟ تا دیروز میفروختم که با پولش ابجیمو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مرد با گریه گفت:تو میخواستی گل بخری؟ گفتم:بخرم که چی؟ تا دیروز میخریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...! اشکاشو که پاک کرد یه گل بهم...
-
ولنتاین مبارک
جمعه 27 بهمنماه سال 1391 22:34
همه به زخمشون دستمال میبندن اما من به زخمم دل بستم ! ولنتاین بر زخم زندگیم مبارک !!!! دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست، ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند . عزیزم ولنتان مبارک می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی...
-
من بی معرفت اومدم
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 14:07
سلام من فرنازم. 2ساله متوالی ک میخواست بیام ب اینجا و ... بگم که... اما خب نشد، وقتیم ک میخواستم بیام مشکل کامپیتری پیدا کردم ونشد دیگه تا ب امروز (قبلا هم میومدم کم و بیش سر میزدم) بعضیا فکرای بد در موردم کردن خواستم بگم که.... سمانه دیگه یونی که نمیبینمت ، تلفنیم ک خیلی خیلی دیر ب دیر باهم میتونیم حرف بزنیم خواستم...
-
برخورد ما بر حسب اتفاق تماشایی است!
شنبه 6 آبانماه سال 1391 15:40
ما بدهکاریم به یکدیگر به تمام "دوستت دارم"های ناگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماندند وما آنها را بلعیدیم تا نشان دهیم منطقی هستیم!!!
-
در تنهایی ...
دوشنبه 24 مهرماه سال 1391 22:08
در تنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم در بی کسیم برای تو که همه کسم بودی گریه کردم در حال خندیدن بودم که به یاد خنده های سرد و تلخت گریه کردم در حین دویدن در کوچه های زندگی بودم که ناگاه به یاد لحظه هایی که بودی و اکنون نیستی ایستادم و آرام گریه کردم ولی اکنون می خندم آری میخندم به تمام لحظه های بچه گانه ای که به...
-
پیرمرد و کارگر...
جمعه 5 خردادماه سال 1391 22:04
پیرزنی برای سفیدکاری منزلش کارگری را استخدام کرد. وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است. او درحین کار با پیرمرد صحبت می کرد و کم کم با او دوست شد. در این مدت او به معلولیت جسمی...
-
تولدم مبارک...
جمعه 5 خردادماه سال 1391 16:32
بسم الله الرحمن الرحیم امروز تولده منه! روزی که خدا گذاشت که من به این دنیا بیام روزی که خدا گذاشت من برایش بندگی کنم خدای مهربون از هرچی که بهم دادی ممنون امروز کسایی تفلدمو تبریک گفتن که توقع خیلی ازشون نداشتم و از کسایی که خیلی توقع داشتم که اولین نفرات باشند که تولدمو تبریک بگن ـ نگفتن! خیلی دلم شکست مخصوصا از یه...
-
من نمی گویم ...
یکشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1391 12:23
من نمی گویم که خاموشم مکن من نمی گویم فراموشم مکن من نمی گویم که با من یار باش من نمی گویم مرا غم خوار باش من نمی گویم ، دگر گفتن بس است گفتن اما هیچ نشنفتن بس است روزگارت باد شیرین! شاد باش دست کم یک شب تو هم فرهاد باش آه! در شهر شما یاری نبود قصه هایم را خریداری نبود ... عشق یعنی لحظه ی تنها شدن عشق یعنی واله و شیدا...
-
گـریـه ...
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 18:15
گـریـه ... شاید زبان ضعف باشــد؛ شاید خیلـــی کودکانه... شاید بی غرور ... اما هروقت گونه هایم خیس می شود می فهمم نه ضعیفـم، نـه یک کودکـم؛ بلکــــه پُـــر از احساســــــم...
-
یا فاطمه...
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 00:56
یا علی رفتیم بقیع اما چه سود هرچه گشتم فاطمه انجا نبود یا علی قبر پرستویت کجاست؟ ان گل صدبرگ خوشبویت کجاست؟ هرچه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام حج من بی فاطمه بی حاصل است فاطمه حلال صد ها مشکل است شهادت حضرت فاطمه برشما خوبان تسلیت باد
-
سلام ای بهترینم...
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1391 19:13
سلام ای بهترینم هنوز عاشق ترینم اگر از آشیونه دور دورم غم عشقت تو قلبم مونده با من از اون خوابی که اسمش زندگی بود همون عشق و همون غم مونده با من نگیری عشق و از من که میمیرم به غربت دلم با درد این عشق یه عمر کرده عادت تو ویرون . من یه سرگردون . فلک کارش همینه من و رسوای عالم کرد خودش رسوا ترینه نه دیدی گریه هامو . نه...
-
بیا ای گل زیبا...
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1391 19:07
بیا ای گل زیبا بیا رو کن به دریا بیا رو کن به شادی به حل یک معما بیا ای گل شبنم بیا ببین که خستم بیا بشو برایم یه همزبون یه همدم بیا گل سپیده بیا تا غم بمیره تا که سبزی دل ها دوباره جون بگیره بیا تو ای گل یاس بیا ای گل احساس توی کنج کویری تو ای تک گل الماس کسی یادت نکرده تو این جنگل خاشاک صبوری کن عزیزم صبوری گل خاک...
-
وقتی خدا...
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1391 00:54
می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟ جایی که میری مردمی داره که میشکننت ! نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی تو کوله بارت عشق میذارم که بگذری ... قلب میذارم که جا بدی... اشک میدم که همراهیت کنه... و مرگ که بدونی بر می گردی پیش خودم... از چشم یا آسمان فرقی نمیکند باران وقتی بر زمین افتاد دیگر باران نیست
-
دیشب...
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1391 10:28
دیشب هم گذشت ... و من غرق در رویاهای شبانه ام راهیِ دیارِ خواب شدم ... همچون دورانِ شیرینِ کودکی ... تصاویرِ زیبایی خلق می کردم در ذهن خویش ... و با تماشایشان لبخند می آوردم به لبم ... بالشِ تنهاییِ خویش را آنچنان بغل زدم ... که گویی معشوقِ ندیده ی دلم را در آغوش کشیده ام .. و با چشم بسته نگاه می کردم به درونِ قلبِ...
-
درجلسه امتحان عشق...
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 00:28
د رجلسه امتحان عشق من مانده ام و یک برگه سفید یک دنیا حرف ناگفتنی ویک بغل تنهایی و دلتنگی... درددل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود در این سکوت بغض آلود قطره کوچکی اشک سرسره بازی می کند عاشقانه قطره را به آغوش میکشد عشق تو نوشتنی نیست باتودر برگه ام کنار آن قطره یک قلب کوچک می کشم وقت تمام است برگه ها بالا الو ......
-
سال نو مبارک ...
چهارشنبه 2 فروردینماه سال 1391 01:43
سیب شود رویتان،سرخ و سپیدوقشنگ.سبزشود جانتان،سبزوبلندوکمند. سیرشودکامتان،ازکرم کردگار.سکه شود کارتان، روزیتان برقرار. ماهی عمرت بود ،پرحرکت پرتلاش.غم بشودسنجدی، رخت ببندد یواش.پرزحلا وت شود،چون سمنوزندگی، غرق سعادت شود، شیوه این بندگی. سال نو مبارک
-
عشق یا دوست داشتن...
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 02:21
عشق در لحظه پدید می آید ، دوست داشتن در امتداد زمان... این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.... عشق ، معیارها را در هم می ریزد، دوست داشتن بر پایه معیارها بنا می شود. عشق ناگهان و نا خواسته شعله می کشد، دوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد. عشق قانون نمی شناسد، دوست داشتن اوج احترام به مجموعه ای از...
-
دلم...
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 12:14
دلم گرفته به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کو چکترین تلنگری میشکند دلم می خواهد فریاد بزنم ولی واژهای نمی یابم که عمق دردم را در فریاد منعکس کند فریادی در اوج سکوت که همیشه برای خودم سر داده ام دلم به درد می آید وقتی سر نوشت را به نظاره می نشینم کاش می شد پرواز کنم پروازی بی انتها تا...
-
داستان عاشقانه...
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1390 12:25
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می...
-
کسی دیگر...
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1390 12:24
کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را سی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم!!! من شمع می سوزم ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند من گریان ونالانم ومن تنهای تنهایم !!! رون کلبه ی خاموش خویش اما سی حال من غمگین نمی پرسد!!! من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم رون سینه ی پرجوش خویش اما!!! سی حال من تنها نمی پرسد من چون تک...
-
عشق...
چهارشنبه 10 اسفندماه سال 1390 22:47
هر چه بیشتر احساس تنهایی کنی، احتمال شروع یک رابطه احمقانه بیشتر میشود! حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه بود!
-
بوی...
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1390 11:06
بوی عیدی ، بوی تو بوی کاغذ رنگی بوی تند طپش قلب من از دیدن تو بوی عطر با تو رفتن توی یک خونه نو به اینا حواسمو جمع می کنم با اینا عشقمو محکم می کنم شدت اومدنت تو فکر من وحشت از رفتن تو حتی یه لحظه که می خوای بری تو فکر فکر یک هدیه جالب که بگیرم واسه تو واسه تو صدای کفش تو وقتی که میای توی قلب من قدم می زنی عاشقونه...