گـــاهی بایـــد بعضی احساسهــــا رو بـــذاری تـــو خونـــه سالمنــدان دلتــــــــ
اینقـــدر بهـــش بی توجهـــی کنــی تـــا بمیــــــرن !
**********
تمام شد …
مــن به عـقد غم ها در آمدم …
خیلی دیـر آمـدی !
********روزی می رسد که در خیال خود
جای خالی ام را حس کنی !
در دلت با بغض بگویی
کاش اینجا بود ...
اما من دیگر
به خوابت هم نمی آیم
**********
خدایا التماست می کنم
همه دنیایت ارزانیِ دیگران !
ولی ...
آنکه دنیایِ من است
مالِ دیـگری نباشد...
*********
فقط مردها غیرت ندارند
باورکن زنها هم رگ غیرتی دارند
که اگر گل کند
همه ی مردانگی ات زیر سوال میرود!
***********
انقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که
میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم
زمین را از زیر پایم بکشند
**********
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد
تا ابد میان ما
برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو!
من به دست تو
آب می دهم
تو به چشم من
آبرو بده!
من به چشمهای بی قرار تو
قول می دهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم!