به نبودنت عادت می کنم ولی...

به نبودنت عادت می کنم
          اما
دلم بودنت را می خواهد


           می پذیرم رفتنت را

                      اما

         دلم را با خودت می بری


خداحافظی می کنم

         اما

نگاهم تو را دنبال می کند


حسودیم می شود
       به پیراهنت
چه محکم تو را در بر گرفته
       و چه گرم می شود
             از حرارت تن مهربانت
 
حسودیم می شود
      به دیوارهای اتاقت
            چه بی پروا به تو خیره می شوند
                  چه آزادانه تو را می نگرند


حسودیم می شود

      به انگشتر دستت

          چه جایگاه همیشگی ای دارد

و چه مطمئن

         سرجای خود آرمیده است


حسودیم می شود

      به هوایی که تنفس می کنی

          چقدر به تو نزدیک می شود

                تا آنجا که به درون تو می رود


حسودیم می شود

    به سایه ات

        بدون اینکه دیده شود

               بدون اینکه پرسیده شود

                         با توست

                               همیشه


حسودیم می شود

     حتی به قلبت

          که صدایت را همیشه می شنود


می دانی

       حسودیم می شود

به اطرافت

     به هر چیز که تو را لمس کند

که تو را ببیند

    که صدایت را بشنود

         که تو را داشته باشد


حسودیم می شود

     مرا ببخش

          ولی

حسودیم می شود


حتی به خودم

           که اینچنین

             بی اندازه دوستت دارم

دست خودم نیست...

دست خودم نیست

به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم?


و ستاره ای درخشان را می بینم و به یاد تو می افتم!!!


دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت می نشینم?


تا در آسمان دلم طلوعی دوباره داشته باشی...!!!

این شب ها من ...

این شب ها 

 


چشم های من خسته است
  

نایت اسکین 

گاهی اشک ، گاهی انتظار
  

این سهم چشم های من است

خدا را دوست دارم...

سلام عزیزم

اگه میشه تا آخره این مطلبو بخون

مخسی!!!

 


خدا رو می خوام نه واسه مشکل و حل غصه هام


خدا رو دوست دارم نه واسه ی جهنم و بهشت

خدا رو دوست دارم ولی نه واسه ی زیبا و زشت

خدا رو می خوام نه واسه خودم که باشم یا برم

خدا رو می خوام نه واسه روزای تلخ آخرم

خدا رو می خوام نه واسه سکه و سکوی و مقام

خدا رو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام

خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده

خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن و یادم داده

خدا رو دوست دارم چون عاشقارو خیلی دوست داره

خدا رو دوست دارم چون عاشق و تنها نمی زاره

خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده

خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن و یادم داده

خدا رو دوست دارم چون عاشقارو خیلی دوست داره

خدا رو دوست دارم چون عاشق و تنها نمی زاره

خدا رو دوست دارم واسه اینکه حواسش با منه

خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند می زنه

خدا رو دوست دارم واسه اینکه من و تو با همیم

خدا رو دوست دارم که می دونه ما عاشق همیم