حرف دل...

میگویـــند پرخاشگــر شده ام !


نه !


فقط هر کــس که لحظه ای یاد تو را از ذهــنم بگیرد


حتــی با یکـــ عطسه ی معمولــی


نمی خواهـــم سر به تنش بــاشد . . !

میگوینــد خوابــــ ندارم !

 

نه !


فقط منتظر توام . . .


میترســم چشم روی هم بگذارم و بیــایی . . .


چیزیــم نیست !


موسیقــی آرام گوش میدهــم !


اصلا اتفــاق عجیبی نیفتــاده . . .


فقط انگــار


دارد بلایی سرم می آیــد !!!



*************



یه وقتـایی لازم نیست حرفی زده شه

بین دو نفر…

همین که دستت رو آروم بگیره…..

یه فشار کوچیک بده…..

این یعنی من هستم تا آخرش…..

همین کافیه….!
.**********

شکستن دل
به شکستن استخوان دنده مى ماند
از بیرون همه چیز رو به راه است ...
اما ...
هر نفس " درد" است،که میکشى !!


********
طعم سیب میدهد لبهایش

و من گناه کارترین حوای زمینم

بهشت همین جاست

در آغوش تو…

با لب های ممنوعه ات…


**********
خیالت راحــتـــــــــــــ…

شکسته ها نفرین هم ب کننـــــــــــــــــد ،

گیرا نیـــــــــــــ ست…!

نفــــــــــــــــرین ،

ته دل می خواهــــــــــد

دل شکسته هم که دیــــــــگر

ســـــــــر و ته نــــــــدارد…

*******

بی خبر نیا…

تا دستانم خالی باشد

تا بتوانم

وقت رسیدنت

تو را در آغوش بگیرم…

*********
اینقدر تو خوابم تو رو دیدم

دیگه نمیگم:خوابم میاد

میگم :عشقم میاد

وعده ی ما همون رویای همیشگی….

*********

تا دوباره دیدنت

این رختخواب را وارونه خواهم خوابید…

خیانت است به تو……!

سر بر کنار  خیالت گذاشتن….

********

روحـــم مـی خواهد بــرود یک گوشــه بنشــیند…

پشتـــش را بکنـــد به دنیــــا ؛

پاهایش را بغــــل کنـــد و بلنـــد بلنـــد بگوید :

من دیگر بـــــازی نمـــی کنـــم

خستــــــــــــــــــه ام….



*********



בاریم جایــے "زنـבگــے" میکنیم کــ:

هرزگــے "مُــــב" اســـت (!)

بــے آبرویــے کلــاس اســــت (!)

مَستــے בوב تفریح اســـت (!)

בوستــے با پسر روشن فکرے اســـت (!)

گرگ بوבن رمز موفقیت اســت (!)

و...

בوست عزیز

هر غلطـــے رو انجام בاבن،اسمش پایـ بوבن نیســـت (!)

خریتـﮧ...


********


خدایا!

کودکان گل فروش را می بینی؟!

مردان خانه به دوش،

دخترکان تن- فروش،

مادران سیاه پوش،

کاسبان دین فروش،

محراب های فرش پوش،

پدران کلیه فروش،

زبان های عشق فروش،

انسانهای آدم فروش،

همه رامی بینی؟!

می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم،

دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد رفیق…!!!


***********


متنفـــــــــــــــرم از ایینه اتاقـــــــــــم ــ اینکهـــــ فقط من را نشانـــ میدهدــــ


چهــــــــــــ


نقاش ماهریستــ فکروخیال وقتی دانه دانه موهایمــــ را سفید میکندــ


........


با همه کس بوده استـــــــــــــــ


عجب


هرزه ای است ایــــــــــ ـ ــ ـــن


تنهاییـــــــــــــــــــ


..............


وقـت هـایی هست


که جـز بـه بودن یکـــــــــ نفــ ـ ـ ــــر


دلـم رضـایـت نـمی دهــدـــــــ

حـالـا


مـن از کجـا بـیـاورمـت 


...................


صدای پا زیاد می شنوم


اما هیچکدام تو نیستی


”دلم” خوش کرده خودش را به این فکر


که شاید “پابرهنه ” بیایی




************


دارم به اجزای تشکیل دهنده‌ام،

تجزیه می‌شوم!

آب،

باد،

خاک

و این آتش

که تو به جانم انداخته‌ای . . .


********



سر به هوا نیستم اما

همیشه چشم به آسمان دارم

حال عجیبی‌ست دیدن همان آسمانی که

شاید تو دقایقی پیش به آن نگاه کرده باشی



************



میدانم چقدر از شهر من دوری،اما همه جا حست میکنم…
میشنومت…

تو تکرار همیشگی عشقـــــــــــــی

و من فقط انعکاس بی ارزش نور تو هستم…


********

وقتی مرا بغــــــــل میکنی

چنان جاذبه ی آغوشـــــت

به جاذبه زمین غلبـــــه میکند

که روحم به پــــرواز در می آید…



*************

من همیشه از اول قصه های مادر بزرگ می ترسیدم

و آخر هم به واقعیت می پیوست…

یکی بــــود…یکی نــــــبود…!!!


************


در خیال دیگری می رفت…
و من ،
چه عاشقانه کاسه ی آب پشت سرش خالی می کردم…



****************



رفتم اما دل من مانده برِ دوست هنوز

می برم جسمی و، جان در گرو اوست هنوز


هر چه او خواست، همان خواست دلم بی کم و کاست


گرچه راضی نشد از من دل آن دوست هنوز


***************



انـقـضای خــاص بــودنـت بـه پـایـان رسـیـد...


دیـگـه بـه تــو فکـر نـمـیـکـنـم گـنـاه اســت!!


چـشم داشتـن بـه مال غـریـبـه ها ...


*************

دلـت به ماندن نیست بـرو.....،


عشـق که گـدایی نـدارد.


یادت نیست مگر؟


این نذر مـن بود، که کوه شوم و پای نبودنهایت بمانم...


******************

دلــم یــک دوســتـــ مــیـخـواهـــد


کــه خـیــلـی مـهــربــان باشــد


دلــش انــدازه دریــا ،


بـه قــدر آسـمـان باشــد


نـجـابـت خـانـه اش باشــد ،


صــفـا ســرمــایــه اش باشــد


و در شـهــر وجـود او مـحـبـت رایـگـان باشـد

********


هر از گاهی توقف در ایستگاه بین راه،


فرصت خوبیست برای دیدن مسیر طی شده


و نگریستن به راهی که پیش روست .


گاهی برای رسیدن باید نرفت...


***********

باید می دانستم


سرانجام


تو را


از اینجا خواهد برد


این جاده


که زیر پای تو نشسته بود


******









نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد