گل من باغچه نو مبارک....

گل من باغچه نو مبارک....

 هدیه

 

چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز از کینه و نفرت شی حس کنی هنوز هم دوسش داری.... 

 

چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده... 


چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی بگی... 

 

چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه دوستش داری...

 

 

 

 


چقدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لب بگی:  

 گل من باغچه نو مبارک....

روزهای...

 

 

 

 

 

چه روزهای خوشی است در کنار تو بودن

چه لحظات لذت بخشی است با تو بودن

چه عصرهای زیبایی است همراه تو بودن


با تو قدم می زنم

در کنار تو

    شانه به شانه

         دست در دست

               نگاه در نگاه...


فرشته ای کوچک هستم

    که بالهایم را از دستان مهربان تو گرفته ام

            و صداقتم را از نگاهت

لبخندهایم را از کلام تو گرفته ام

      و شادی ام را از نوازش کردنت


ای نسیم

به نوازش گیسوان من بیا

فریاد من را با خود ببر

آتش عشق را در دلم بر افروز

سلام مرا به مهتاب برسان

مرا امشب بیدار نگه دار

امشب به انتظار نشسته ام

به انتظار عشق 

یاد تو...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در سمت توام  

 

دلم باران دستم باران دهانم باران چشمم باران 

 

 روزم را با بندگی تو پاگشا می کنم 

  

در هر اذانی که می وزد  

 پنجره ها باز می شوند 

 

یاد تو کوران می کند...

...

... 

 

گاهی سه نقطه ها تمام  

 

 

حرف آدمو میزنه!