شعر عاشقانه...

آنکه سادگیش را مسخره می کنیم

عشقش را کوچک می پنداریم

ظاهرش را سر تا پا ایراد می بینیم

در همین نزدیکیها، در همین دنیا

فرشته ی آرزوی صدها نفر است

که حاضرند زندگیشان را بدهند تا عشق را با او تجربه کنند !!!


***************
عـآشق هم شدی

مثل زُلیخا سِمج باش

آنقدر رسوا بـازی در بیاور ...

تـا " خــُدا "

خودش پـا در میانی کـُند …


************
هیــــچ هـــــــوایی

هـــــــــــوایی‌ام نــــــــکرد

هــیچوقـــــــــــت

بـــــــــــه درد هیــــــــــچ شیطانــی نخوردم


************

زنان عاشق مردانی می شوند

که قدرت نگاه مردانه شان ، بتواند دنیای زنانه آن هارا تسخیر کند

زن معنی تمام نگاه ها را می داند ...
...
میداند چه نگاهی برای دیدن قلبش است ...

چه نگاهی برای کشف اندامش ...

پنجره ی قلب زن چشمانش است .

****************
سکوت که می کنم می گویی خــــداحافظ!

لطفا دیگر سکوت هایـــــــم را تفسیر نکن

اگر می توانستی معنی آن هـــــــا را بفهمی که

کارمان بــــــه خداحافظی نمی کشید...

***************
برای بعضی دردها

نه میتوان گریه کرد نه میتوان فریاد زد....

برای بعضی دردها

فقط میتوان نگاه کرد و بی صدا شکست.

****************
خداوندا گناهِ من مگر چیست ؟

چقدر رنج وُ عذاب وُ زجر ؟! کافـیـست !


همه غمها برای من رسیده

بجز من بنده ای دیگر مگر نیست ؟!


چرا از من گرفتی زندگی را ؟

بگو مسئول ِ این جور وُ سِتـَم کیـست ؟!


مگر چرخِ ِ فـَلـَک صاحب ندارد ؟

چرا میزان نمیچرخد ؟! چه چرخیـست ؟!


اگر رسمِ ِ جهان این است، که گویم

چه آیین ِ بَـد وُ بیهوده رسمیـست


خدایا هرچه باشد تـو خدایی

بدان قلبِ من از دستِ تـو شاکیـست ...

*************
تـــو را

" دوستـــ دارمـــ "

چه فـرق مى کند که چـــــــرا !؟

یــــــــا از چـــــــه وقـت!

یـا چطـور شـد که ..!

چه فـــــــــــــرق میکـند ؟!

وقتى تــو بـایـد بــــــــــــــاور کنـى . . . کـه نمـى کــــنى !

و مــن بـــایـد فـرامـــــــــوش کــنم . . . کـه نمـى کـــــنم !



***************

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد